چرا برخی افراد نزدیک به مرگ احساس خوشحالی میکنند؟

شاید شنیده باشید که برخی افراد در لحظات پایانی زندگیشان میگویند: «من خوشحالترینم که تا به حال بودهام.» این پدیده که در آن افراد در نزدیکی مرگ احساس خوشحالی یا آرامش عمیق میکنند، از نظر علمی جذاب و پیچیده است. چه چیزی باعث میشود که در چنین لحظات حساسی، برخی افراد به جای ترس، رضایت و شادی را تجربه کنند؟ این مقاله به بررسی دلایل علمی این تجربه، نقش مغز و عوامل روانشناسی در ایجاد این حس میپردازد.
به گزارش رصد 100 به نقل از Live Science، تحقیقات نشان دادهاند که احساس خوشحالی در نزدیکی مرگ میتواند نتیجه ترکیبی از فرآیندهای بیولوژیکی در مغز، تغییرات روانشناسی و حتی عوامل فرهنگی باشد. از ترشح مواد شیمیایی مانند اندورفین گرفته تا پذیرش وجودی و بازنگری زندگی، این عوامل میتوانند حس آرامش و رضایت را در لحظات پایانی تقویت کنند. در ادامه، این دلایل را با جزئیات بیشتری بررسی میکنیم.
نقش مغز در احساس خوشحالی نزدیک مرگ
یکی از دلایل علمی اصلی احساس خوشحالی در نزدیکی مرگ، فعالیت مغز است. در لحظات بحرانی، مغز ممکن است مواد شیمیایی مانند اندورفین و دوپامین را ترشح کند که حس لذت و آرامش را ایجاد میکنند. این مواد شیمیایی بهعنوان مکانیسم دفاعی طبیعی بدن عمل میکنند تا درد و استرس را کاهش دهند. برای مثال، در شرایطی مانند تجربه نزدیک به مرگ (NDE)، افراد اغلب از احساس شناور بودن، نور شدید یا آرامش عمیق گزارش میدهند که میتواند به این فرآیندهای شیمیایی مرتبط باشد.
علاوه بر این، کاهش اکسیژن در مغز (هیپوکسی) میتواند حالتی شبیه به سرخوشی ایجاد کند. این پدیده شبیه به اثرات برخی داروها یا تجربیات معنوی است که حس وحدت یا رضایت عمیق را القا میکنند.
تأثیر روانشناسی بر احساس آرامش در مرگ
از منظر روانشناسی، پذیرش مرگ میتواند به احساس خوشحالی منجر شود. وقتی افراد با مرگ قریبالوقوع خود روبرو میشوند، ممکن است به بازنگری زندگیشان بپردازند و بر لحظات معنادار، روابط و دستاوردها تمرکز کنند. این فرآیند، که گاهی بهعنوان «بازبینی زندگی» شناخته میشود، میتواند حس رضایت و تکامل را ایجاد کند.
برای مثال، افرادی که در بیمارستانها یا مراکز مراقبت تسکینی هستند، اغلب گزارش میدهند که با کنار گذاشتن نگرانیهای مادی و تمرکز بر روابط انسانی، احساس آرامش بیشتری میکنند. این تغییر دیدگاه میتواند ترس از مرگ را به پذیرش و حتی خوشحالی تبدیل کند.
نقش عوامل فرهنگی و معنوی
عوامل فرهنگی و باورهای معنوی نیز در احساس خوشحالی نزدیک مرگ نقش دارند. در فرهنگهایی که مرگ بهعنوان گذار به زندگی پس از مرگ یا بازگشت به طبیعت دیده میشود، افراد ممکن است با آرامش بیشتری با آن مواجه شوند. باور به وجود هدفی بالاتر یا ارتباط با چیزی بزرگتر میتواند حس رضایت را تقویت کند.
برای مثال، در برخی سنتهای شرقی، مانند بودیسم، تمرینهایی مانند مدیتیشن بر پذیرش و گذرا بودن زندگی تأکید دارند، که میتواند ترس از مرگ را کاهش دهد. حتی در فرهنگهای غربی، افرادی که باورهای مذهبی قوی دارند، ممکن است در لحظات پایانی احساس آرامش کنند.
تجربه نزدیک به مرگ و احساس خوشحالی
تجربه نزدیک به مرگ (NDE) یکی از پدیدههایی است که بهطور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته و اغلب با احساس خوشحالی همراه است. افرادی که از این تجربیات جان سالم به در بردهاند، اغلب از حس شناور بودن، دیدن نور یا ملاقات با عزیزان درگذشته گزارش میدهند. این تجربیات میتوانند دیدگاه افراد را نسبت به زندگی و مرگ تغییر دهند و حتی پس از بهبودی، حس رضایت و شکرگزاری را افزایش دهند.
مطالعات نشان دادهاند که حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد افرادی که شرایط نزدیک به مرگ را تجربه میکنند، از چنین احساساتی گزارش میدهند. این پدیده ممکن است به فعالیت غیرعادی در نواحی مانند لوب گیجگاهی مغز مرتبط باشد که با احساسات معنوی و عرفانی در ارتباط است.
چگونه سلامت روان بر این تجربه تأثیر میگذارد؟
سلامت روان نقش مهمی در چگونگی تجربه مرگ ایفا میکند. افرادی که در طول زندگی خود از سلامت روان بهتری برخوردار بودهاند یا مهارتهایی مانند ذهنآگاهی و پذیرش را تمرین کردهاند، ممکن است با آرامش بیشتری با مرگ روبرو شوند. در مقابل، افرادی که با اضطراب یا افسردگی شدید مواجه هستند، ممکن است این لحظات را چالشبرانگیزتر تجربه کنند.
مراقبتهای تسکینی و حمایت روانشناختی نیز میتوانند به بهبود سلامت روان در لحظات پایانی کمک کنند. برای مثال، گفتوگو با مشاوران یا حضور عزیزان میتواند حس امنیت و رضایت را تقویت کند.
چرا برخی افراد این خوشحالی را تجربه نمیکنند؟
اگرچه بسیاری از افراد در نزدیکی مرگ احساس آرامش میکنند، اما این تجربه جهانی نیست. عواملی مانند درد شدید، استرس عاطفی یا نبود حمایت اجتماعی میتوانند مانع از بروز خوشحالی شوند. علاوه بر این، شرایط پزشکی مانند زوال عقل یا آسیبهای مغزی میتوانند توانایی مغز برای تولید پاسخهای آرامبخش را مختل کنند.
فرهنگ و انتظارات اجتماعی نیز میتوانند تأثیر بگذارند. در جوامعی که مرگ بهعنوان تابو دیده میشود، افراد ممکن است با ترس یا اضطراب بیشتری مواجه شوند.
چگونه میتوان از این دانش در زندگی روزمره استفاده کرد؟
درک دلایل علمی احساس خوشحالی نزدیک مرگ میتواند به ما کمک کند تا زندگی معنادارتری داشته باشیم. چند راهکار عملی:
- تمرین ذهنآگاهی: تمرکز بر لحظه حال میتواند اضطراب نسبت به آینده یا مرگ را کاهش دهد.
- تقویت روابط: صرف زمان با عزیزان و ایجاد خاطرات مثبت میتواند حس رضایت را افزایش دهد.
- پذیرش: پذیرش مرگ بهعنوان بخشی طبیعی از زندگی میتواند ترس را کاهش دهد.
- مراقبت از سلامت روان: مشاوره یا تمرینات آرامسازی میتوانند به بهبود دیدگاه نسبت به زندگی و مرگ کمک کنند.
این رویکردها میتوانند به ما کمک کنند تا حتی در زندگی روزمره، حس آرامش و خوشحالی بیشتری را تجربه کنیم.
کاربردهای این یافتهها در مراقبتهای پزشکی
درک این پدیده میتواند به بهبود مراقبتهای تسکینی و پایان زندگی کمک کند. پزشکان و پرستاران میتوانند با ایجاد محیطی آرام، ارائه حمایت عاطفی و استفاده از تکنیکهای کاهش درد، به بیماران کمک کنند تا لحظات پایانی را با آرامش بیشتری تجربه کنند. همچنین، آموزش خانوادهها درباره این فرآیند میتواند به آنها کمک کند تا با پذیرش بهتری با مرگ عزیزانشان کنار بیایند.
برای مثال، موسیقیدرمانی، گفتوگوهای معنوی یا حتی حضور حیوانات خانگی در مراکز مراقبت تسکینی میتواند حس خوشحالی و آرامش را تقویت کند.
نتیجهگیری
احساس خوشحالی در نزدیکی مرگ یک پدیده شگفتانگیز است که ریشه در فرآیندهای بیولوژیکی مغز، عوامل روانشناسی و باورهای فرهنگی دارد. از ترشح اندورفین گرفته تا پذیرش وجودی و بازنگری زندگی، این عوامل میتوانند لحظات پایانی را به تجربهای آرام و رضایتبخش تبدیل کنند. با درک دلایل علمی این پدیده، میتوانیم نهتنها مراقبتهای بهتری برای افراد در حال مرگ فراهم کنیم، بلکه زندگی خود را با تمرکز بر روابط، پذیرش و سلامت روان معنادارتر کنیم. آیا شما تجربه یا دیدگاهی درباره این موضوع دارید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید!