چرا در انگلستان قرون وسطی دزدی یک نان خطرناکتر از قتل بود؟

در انگلستان قرون وسطی، ارتکاب جرایم مختلف پیامدهای متفاوتی داشت، اما شاید شگفتآور باشد که دزدی، حتی چیزی به سادگی یک تکه نان، گاهی اوقات مجازاتی سنگینتر از قتل به دنبال داشت. این مقاله به بررسی دلایل این پدیده عجیب، ساختار قضایی آن زمان و نگاه جامعه به جرایم مختلف میپردازد. چرا دزدی نان میتوانست خطرناکتر از گرفتن جان یک انسان باشد؟
در انگلستان قرون وسطی، خشونت بخشی از زندگی روزمره بود، اما دزدی بهعنوان جرمی عمدی و غیرقابل بخشش تلقی میشد.
به گزارش رصد 100 به نقل از HistoryExtra، پرفسور مانوئل آیزنر، جرمشناس، توضیح میدهد که در قرن چهاردهم، اگر شخصی مرتکب قتل میشد، احتمال زیادی وجود داشت که از مجازات فرار کند. این به دلیل نرمش قانون یا بینظمی در اجرای عدالت نبود؛ بلکه به این دلیل بود که جامعه و هیئت منصفه اغلب ترجیح میدادند در برابر قتل چشمپوشی کنند. آیزنر در پادکست HistoryExtra میگوید: «هیئت منصفه اغلب رأی به بیگناهی میداد، چون معتقد بودند که فرد شایسته اعدام نیست. آنها فکر میکردند: این شخص عضوی محترم از جامعه است، به کلیسا کمک میکند، شاگردانی را تربیت میکند و کارهای درست زیادی انجام میدهد. این فقط یک درگیری احمقانه بود که به نتیجه بدی منجر شد.» در مقابل، دزدی، بهویژه از سوی غریبهها یا افراد حاشیهنشین، عملی شیطانی و عمدی تلقی میشد که اغلب با مجازات اعدام روبهرو میشد.
خشونت در قرون وسطی: چرا قتل کمتر مجازات میشد؟
در انگلستان قرون وسطی، نرخ قتل به طور شگفتآوری بالا بود. آیزنر تخمین میزند که نرخ قتل 20 تا 50 برابر بیشتر از نرخ امروزی در انگلستان و ولز بود. با این حال، با وجود اینکه قتل در قانون جرمی با مجازات اعدام بود، 90 تا 95 درصد موارد محاکمهشده به رأی بیگناهی منجر میشدند. این به این معنا نیست که متهمان واقعاً بیگناه بودند؛ بلکه هیئتهای منصفه اغلب به دلایل اجتماعی یا عاطفی تصمیم به بخشش میگرفتند.
قتل اغلب بهعنوان نتیجه یک درگیری لحظهای یا تصادفی دیده میشد، مانند نزاعی بر سر یک لیوان نوشیدنی یا اختلاف بر سر زمین. در چنین مواردی، جامعه و هیئت منصفه ممکن بود قاتل را فردی قابلاحترام بدانند که در شرایطی غیرعمد مرتکب جرم شده است. برای مثال، در سال 1326 در پاریس، مردی به نام کولن لو باربیه به دلیل زدن همسرش با چوب بیلیارد که منجر به مرگ او شد، محاکمه شد. او ادعا کرد که قصد کشتن نداشته و فقط میخواسته همسرش را ساکت کند. دادگاه او را تبرئه کرد، زیرا معتقد بودند مرگ به دلیل عدم مراقبت از زخم رخ داده است، نه به دلیل ضربه عمدی.
چرا دزدی نان جرمی سنگینتر بود؟
برخلاف قتل، دزدی بهعنوان جرمی عمدی و برنامهریزیشده تلقی میشد که نشاندهنده نیت بد و شرارت بود. آیزنر توضیح میدهد: «دزدیدن چیزی بهعنوان جرمی شیطانی در نظر گرفته میشد، زیرا نیازمند قصد آسیبرساندن بود.» این دیدگاه بهویژه در مورد دزدی از سوی غریبهها یا افراد ناشناس در جامعه صدق میکرد. در حالی که قتل ممکن بود بهعنوان نتیجه یک درگیری عاطفی یا تصادفی دیده شود، دزدی عملی حسابشده تلقی میشد که اعتماد اجتماعی را نقض میکرد.
در انگلستان قرون وسطی، نان نهتنها یک غذای اصلی بود، بلکه نمادی از بقا و معیشت به شمار میرفت. اصطلاحات «نگهبان نان» (loaf-guardian) برای ارباب و «سازنده نان» (loaf-maker) برای بانوی خانه از اهمیت فرهنگی نان در این دوره حکایت دارد. دزدی نان، حتی اگر برای رفع گرسنگی بود، بهعنوان تجاوزی به نظم اجتماعی و مالکیت دیگران دیده میشد. این عمل، بهویژه اگر توسط افراد حاشیهنشین یا فقیر انجام میشد، با مجازاتهای سنگینی مانند اعدام یا زندان همراه بود.
شرایط زندانها و خطرات گزارش جرم
مجازات اعدام تنها راهی نبود که دزدی میتوانست به مرگ منجر شود. زندانهای قرون وسطی شرایطی وحشتناک داشتند؛ شلوغ، کثیف و پر از بیماری بودند. آیزنر اشاره میکند که هر سال حدود 6 تا 10 زندانی در زندانهای لندن جان خود را از دست میدادند. این رقم برای لندن امروزی معادل مرگ حدود هزار نفر در سال در زندانها است.
علاوه بر این، گزارش یک جرم، مانند قتل، میتوانست برای شاهد خطرناک باشد. اگر کسی «هشدار و فریاد» (hue and cry) را بهعنوان وظیفه اجتماعی خود اعلام میکرد، ممکن بود بهعنوان شاهد در محاکمه نام برده شود. این امر خطر متهم شدن بهعنوان همدست یا حتی عامل جرم را به همراه داشت. آیزنر میگوید: «برخی از افرادی که جسدی را پیدا میکردند، به دردسرهای زیادی میافتادند.» به همین دلیل، بسیاری ترجیح میدادند از گزارش قتل خودداری کنند تا از مشکلات قانونی در امان بمانند.
اهمیت نان در انگلستان قرون وسطی
نان در انگلستان قرون وسطی مهمترین ماده غذایی بود و بخش بزرگی از رژیم غذایی مردم را تشکیل میداد. طبق اسناد تاریخی، سربازان، کارگران و حتی بیماران در بیمارستانها روزانه حدود 2 تا 3 پوند نان مصرف میکردند. نان سفید، که از گندم باکیفیت و بدون سبوس زیاد تهیه میشد، نمادی از رفاه و خلوص بود و در میان اشراف و حتی برخی از طبقات پایینتر محبوبیت داشت. با این حال، دسترسی به نان سفید برای فقرا محدود بود و اغلب به مناسبتهای خاص مانند مراسم تشییع جنازه در دسترس آنها قرار میگرفت.
این اهمیت فرهنگی و اقتصادی نان باعث میشد که دزدی نان نهتنها جرمی علیه مالکیت، بلکه توهینی به ارزشهای اجتماعی تلقی شود. در مقابل، قتل گاهی بهعنوان نتیجهای قابلتوجیه از درگیریهای روزمره دیده میشد و کمتر مورد مجازات سخت قرار میگرفت.
نقش هیئت منصفه در مجازاتها
هیئتهای منصفه در انگلستان قرون وسطی نقش مهمی در تعیین سرنوشت متهمان داشتند. برخلاف سیستمهای قضایی امروزی، تصمیمگیریهای آنها اغلب تحت تأثیر احساسات، جایگاه اجتماعی متهم و زمینه جرم بود. در مورد قتل، اگر متهم فردی محترم با جایگاه اجتماعی خوب بود، هیئت منصفه ممکن بود با رأی به بیگناهی، او را از مجازات نجات دهد. اما در مورد دزدی، بهویژه اگر متهم غریبه یا از طبقه پایینتر بود، رأی به گناهکاری و مجازات اعدام محتملتر بود.
جالب است که گاهی اشیاء مورد استفاده در جرم، مانند چاقوی بهکاررفته در قتل، بهعنوان مقصر شناخته میشدند. آیزنر توضیح میدهد: «در تفکر قرون وسطایی، شیئی که به مرگ منجر میشد، تا حدی گناهکار تلقی میشد.» این دیدگاه عجیب نشاندهنده پیچیدگیهای سیستم قضایی آن زمان است.
نتیجهگیری
در انگلستان قرون وسطی، دزدی نان به دلیل ماهیت عمدی و نقض اعتماد اجتماعی، جرمی سنگینتر از قتل تلقی میشد. در حالی که قتل ممکن بود بهعنوان نتیجه یک درگیری لحظهای بخشیده شود، دزدی عملی شیطانی و غیرقابلتحمل به شمار میرفت. این دیدگاه، همراه با شرایط وحشتناک زندانها و خطرات گزارش جرم، نشان میدهد که سیستم قضایی قرون وسطی تحت تأثیر ارزشهای اجتماعی، جایگاه افراد و زمینه جرایم بود. درک این تفاوتها به ما کمک میکند تا نگاه عمیقتری به فرهنگ و عدالت در آن دوره داشته باشیم.