مطالعه جدید : تجربههای نزدیک به مرگ توهم نیستند

تجربههای نزدیک به مرگ (NDEs) صرفاً توهم یا خیالپردازی نیستند، بلکه ریشهای زیستی و تکاملی دارند.
به گزارش رصد 100 به نقل از وبسایت IFLScience، این پژوهش که در مجله Neuroscience & Biobehavioral Reviews منتشر شده، مدلی جامع ارائه میدهد که الگوهای فیزیولوژیکی ثابت در این تجربهها را توضیح میدهد؛ از جمله کاهش اکسیژن مغز، افزایش ناگهانی انتقالدهندههای عصبی و مکانیزمهای مقابلهای که ممکن است به بقای انسان کمک کرده باشند.
در این پست خبری، جزئیات این مطالعه، یافتهها و اهمیت آن را بررسی میکنیم.
مدل زیستی تجربههای نزدیک به مرگ
محققان، به رهبری شارلوت مارتیال از دانشگاه لیژ بلژیک، مدلی عصبی-زیستی پیشنهاد کردهاند که نشان میدهد NDEها نتیجه واکنشهای پیچیده مغز در شرایط نزدیک به مرگ هستند. این مطالعه بیان میکند که کاهش جریان خون و اکسیژنرسانی به مغز، همراه با افزایش ناگهانی موادی مثل سروتونین، اندورفین، گابا و دوپامین، میتواند پدیدههایی مانند توهمات بصری زنده، حس آرامش عمیق و احساس واقعیت بیش از حد را توضیح دهد. این واکنشها در شرایطی مثل ایست قلبی یا خونریزی شدید رخ میدهند، زمانی که مغز در آستانه خاموشی است.
برخلاف تصور رایج که NDEها را به رویاهایی شبیه مصرف مواد روانگردان یا توهمات مرتبط میکند، این پژوهش نشان میدهد که این تجربهها الگویی متمایز دارند. به گفته مارتیال: «ما دریافتیم که اینها با توهمات ناشی از داروهای روانگردان یا رویاهایی که در خواب REM رخ میدهند، تفاوت دارند.» این تمایز بر اساس گزارشهای بیش از ۶۵۰ نفر از سراسر جهان است که تجربههای خود را در پایگاه داده NDE دانشگاه لیژ ثبت کردهاند.
چرا این اتفاق میافتد؟ ریشه تکاملی
یکی از نکات جالب این مطالعه، فرضیه تکاملی آن است. محققان پیشنهاد میکنند که NDEها ممکن است بخشی از مکانیزم بقای انسان باشند. وقتی بدن در خطر مرگ قرار میگیرد، مغز با آزاد کردن مواد شیمیایی آرامبخش، فرد را به آرامش میرساند تا از وحشت بیش از حد جلوگیری کند. این آرامش میتواند به فرد کمک کند تا در لحظات بحرانی، مانند فرار از شکارچی یا تحمل جراحت، شانس بقای بیشتری داشته باشد. به عنوان مثال، حس جدایی از بدن یا مرور زندگی ممکن است ذهن را از درد جسمانی منحرف کند.
یافتههای کلیدی
این مطالعه چندین ویژگی مشترک NDEها را شناسایی کرده است:
- حس آرامش: ناشی از افزایش اندورفین و گابا.
- توهمات بصری: به دلیل بالا رفتن سروتونین.
- احساس واقعیت شدید: مرتبط با دوپامین.
- مرور زندگی: احتمالاً نتیجه فعالیت مغز در جستوجوی خاطرات در شرایط کمبود محرک.
این الگوها با گزارشهایی از افرادی که ایست قلبی، غرقشدگی یا تصادف را تجربه کردهاند، همخوانی دارد و نشان میدهد که NDEها پدیدهای جهانی و فراتر از فرهنگ یا باورهای مذهبی هستند.
مطالعه جدید نشان میدهد که تجربههای نزدیک به مرگ نهتنها توهم نیستند، بلکه پاسخی زیستی به شرایط بحرانیاند که ممکن است ریشه در تکامل ما داشته باشند. این یافتهها درک ما از مرگ و آگاهی را عمیقتر میکند. آیا این به معنای پایان راز NDEهاست یا هنوز سؤالاتی باقی مانده؟ نظر شما چیست؟